مقدمه
کودک جهان را از راه بازی میشناسد؛ درست مثل دانشمندی کوچک که هر بار با یک تجربه تازه، نظریهای درباره خود و دیگران میسازد. بازی برای کودک فقط سرگرمی نیست. یک زبان است؛ زبانی بدنی، نمادین و کاملاً صادق. همین زبان، اساس رویکردی به نام بازیدرمانی است؛ رویکردی که امروز در سراسر جهان از آن برای حمایت از سلامت روان کودکان استفاده میشود.
بازیدرمانی چیست؟
بازیدرمانی شکلی از رواندرمانی است که بهجای گفتوگوهای مستقیم، از بازی بهعنوان ابزار اصلی ارتباط استفاده میکند. چون کودکان اغلب نمیتوانند احساسات پیچیده را با کلمات بیان کنند، بازی میشود پل ارتباطی. در این فرایند، کودک در فضایی امن و بدون قضاوت با اسباببازیها، نقاشی، نقشآفرینی یا بازیهای ساختنی دنیای درونش را بیرون میریزد.
در این میان، بازیدرمانگر نقش ناظر و تسهیلگر دارد؛ او نشانهها، الگوها و انتخابهای کودک را میبیند و از طریق آنها پیامهایی درباره نیازهای هیجانی و مشکلات عاطفی او دریافت میکند.
چرا بازی برای سلامت روان کودک حیاتی است؟
۱) پردازش هیجانات و تنشها
بازی برای کودک همان کاری را میکند که نوشتن یا گفتوگو برای بزرگسال. او ترسها، خشم، سردرگمی و حتی سوگ را در قالب بازی اجرا و پردازش میکند. کودکی که نقش «هیولای شکستخورده» را بازی میکند، اغلب در حال تمرین غلبه بر ترسهای واقعی است.
۲) تقویت مهارتهای شناختی و حل مسئله
در بازیهای ساختنی، گروهی یا نقشآفرینی، کودک پیوسته تصمیم میگیرد، راهحل میسازد و فرضیه امتحان میکند. این تمرینها مستقیماً روی مهارتهای شناختی و تابآوری ذهنی اثر میگذارند.
۳) رشد مهارتهای اجتماعی
بازی با همسالان، آزمایشگاه کوچکِ تعاملات انسانی است. نوبتگیری، مذاکره، مرزبندی، همدلی و مدیریت تعارض همه در بستر بازی شکل میگیرند. کودک در بازی یاد میگیرد که چطور احساسات دیگران را بخواند و چگونه رفتار خود را تنظیم کند.
۴) بیان نمادین تجربههای دشوار
وقتی کودکی تجربهی آسیبزا داشته، بازی مثل محافظ عمل میکند. او با استفاده از عروسک یا اسباببازیها، تجربهها را از فاصلهای امن بازسازی میکند تا کنترل و معنا پیدا کنند.
۵) تقویت اعتماد به نفس و خودکارآمدی
بازی، بهخصوص بازیهای آزاد، به کودک فرصت تجربه موفقیت، مدیریت اشتباه و ساختن چیزهای تازه را میدهد. این تجربههای کوچک، آجرهای سازندهی عزتنفس هستند.
کاربردهای بالینی بازیدرمانی
پژوهشها نشان دادهاند که بازیدرمانی برای مشکلات گوناگون کودک مؤثر است؛ از اضطراب جدایی، افسردگی، پرخاشگری و مشکلات رفتاری گرفته تا تروما، مشکلات یادگیری و سازگاری با تغییرات خانوادگی مثل طلاق یا مهاجرت.
در هر جلسه، تکرار رفتارهای کودک، انتخاب اسباببازیها و نوع بازی به درمانگر نشان میدهد که او در کدام مرحله هیجانی قرار دارد و چه مسیری برای درمان مناسبتر است.
انواع بازیدرمانی
بازیدرمانی غیرمستقیم (غیرهدایتی) بیشتر بر آزادی کودک و پیروی از جریان بازی تمرکز دارد.
بازیدرمانی هدایتشده در آن درمانگر برای هدفهای مشخص درمانی، فعالیتهایی طراحی میکند.
بازیدرمانی خانوادگی نیز به والدین کمک میکند رابطه احساسی و الگوی ارتباطی خود با کودک را بازسازی کنند.
نقش والدین در فرایند بازیدرمانی
بازیدرمانی فقط در اتاق درمان اتفاق نمیافتد. والدینی که در خانه زمان کیفساز برای بازی اختصاص میدهند، محیطی امن و قابلپیشبینی ایجاد میکنند، و بازی را ابزاری برای ارتباط میبینند، معمولاً سریعتر شاهد تغییرات مثبت هستند. والدین با یادگیری روشهای درست بازتاب هیجانات، همراهی بدون قضاوت و مرزبندی مناسب، بخش مهمی از روند درمان را تشکیل میدهند.
جمعبندی
بازی برای کودک همانند نفس کشیدن است؛ ضروری، طبیعی و زندگیبخش. بازیدرمانی با تکیه بر همین نیاز بنیادین، راهی انسانی و مؤثر برای حمایت از سلامت روان کودکان فراهم میکند. فضایی میآفریند که کودک بتواند احساساتش را لمس کند، دردهایش را سبک کند و نسخهای امنتر از جهان را در ذهنش بسازد.
در دورهای که فشارهای عاطفی و محیطی بر کودکان رو به افزایش است، توجه به بازی و استفاده حرفهای از بازیدرمانی یکی از مهمترین سرمایهگذاریهای ما برای سلامت روان نسل آینده است.
دیدگاه خود را بنویسید